11:50

1403/02/19

توافقی موقت بین ایران و آمریکا

خبرهای متفاوتی این چند ماه از توافق این دو کشور شنیده می شود که فرارو در اخرین خبر خود ادعای انجام شدن توافق موقت را رسانه ای کرد.

توافق موقت ایران و آمریکا از شایعه تا واقعیت

چند ماهی هست که در  تیتر خبرها از توافق ایران و آمریکا البته به نوع موقت  زده می شود.

نقل قولی از آخرین مطلب فرارو در این باره

در آخرین خبر سایت فرارو خبری نیز با این مضمون کار کرده که متن زیر نقل قول بخشی از این خبر است:

کشور‌های مختلف از جمله کشور‌های عرب منطقه، چین و روسیه، لزوما، منافع ملی یکسان ندارند. مسائل اوکراین به نوعی روی نگرش روسیه نسبت به مناقشات بین‌المللی ایران موثر خواهد بود، همانطور که برای اروپایی‌ها مهم است، به دلیل بحران‌های انرژی و جنگ اوکراین، بحران جدیدی شکل نگیرد و چه بسا ترجیح اروپا، حل و فصل مناقشات ایران است. درواقع هر اندازه بحران‌های منطقه‌ای و بحران در خاورمیانه افزایش پیدا کند، احتمال فشار بر اروپا و هزینه زایی نیز افزایش پیدا می‌کند. بر همین اساس است که اروپایی‌ها به دنبال توقف هر نوع برنامه هسته‌ای در ایران و حل اختلافات بین‌المللی هستند.

گمانه زنی‌ها درباره جزئیات توافق موقت و نانوشته میان ایران و ایالات متحده ادامه دارد. حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران، به تازگی از یک واژه جدید در ادبیات مذاکرات هسته‌ای استفاده و به عبارت «سند سپتامبر» اشاره کرده است. او گفت: «گفتگو‌های ما به مقدار زیادی با طرف‌های مقابل برجامی انجام شده و روی کاغذ آمده و سندی معروف به «سند سپتامبر» بین ما و طرف‌های مقابل آماده است.»

به گزارش فرارو، ناصر کنعانی سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در توصیف منظور امیرعبداللهیان از سند سپتامبر گفت: «ادبیات آقای وزیر در گفت‌وگوی انجام شده، کاملا روشن و واضح بود. سند سپتامبر، سند جدیدی به شمار نمی‌رود و همان روند مذاکرات ایران و ۱+۴ بوده است. آخرین پیش‌نویس مذاکرات برجامی در چارچوب برجام در سپتامبر ۲۰۲۲ (شهریور ۱۴۰۱) آماده جمع‌بندی و بازگشت همه طرف‌ها به توافق برجام بود، اما دولت آمریکا و شرکای اروپایی آن در یک محاسبه غلط با نگاه به اغتشاشات داخلی ایران و سرمایه‌گذاری بر این اغتشاشات و با نیم نگاهی به تحولات اوکراین، در آن مقطع با فرصت‌سوزی و از میان بردن یک فرصت، از نهایی کردن روند مذاکرات و جمع‌بندی آن سر باز زدند و بار دیگر نشان دادند که از اراده سیاسی و حقیقی لازم برای بازگشت همه طرف‌ها به توافق برخوردار نیستند و مایل نیستند تعهداتشان را مسئولانه به عهده گیرند و انجام دهند.»

این سخنان در شرایطی مطرح شده است که در آستانه انتشار گزارش مدیرکل آژانس، برخی رسانه‌های غربی جزئیاتی از این گزارش را منتشر کردند که نشان از کاهش سرعت غنی سازی ۶۰ درصدی توسط ایران بود. این رسانه‌ها استدلال کردند که کاهش سطح غنی‌سازی؛ نوعی نشانه از تمایل ایران برای حل مناقشات هسته‌ای و حرکت در مسیر تنش‌زدایی تدریجی با ایالات متحده است. محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران نیز در مصاحبه با شبکه خبری “الجزیره” گفت: «نصب دوربین‌های نظارتی بیشتر به تعهد طرف‌های باقی مانده در توافق هسته‌ای بستگی دارد و تنها در صورت رفع کامل تحریم‌ها، ایران به همه مفاد توافق هسته‌ای پایبند خواهد بود. گفت‌وگوهایمان با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ادامه داشته و اخیرا پرونده ذرات اورانیوم غنی‌سازی شده در سطوح بالا بسته شد.»

که برای خواندنن ادامه این مطلب می توانید به سایت فرارو مراجعه کنید.

آفتاب نیوز نیز در 15 شهریور مطلبی کار کرد که متن زیر نقل قول بخشی از این خبر است:

آفتاب‌‌نیوز :«حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه ایران در جریان سفر به لبنان، در سخنانی درباره تاثیر تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا بر موضوع بازگشت همه طرف‌ها به برجام و نقش قطر و عمان در این گفتگو‌ها با تاکید بر اینکه «ما همواره در مسیر دیپلماسی و مذاکره قرار داریم» گفت: طبعا انجام درست توافق اخیر غیرمستقیم ایران و آمریکا برای آزادی بخشی از اموال ما و تبادل زندانی، به گفتگو برای لغو تحریم‌ها کمک خواهد کرد. تهران از اراده لازم برای بازگشت به تعهدات برخوردار است.

وی در عین حال تصریح کرد که در مورد به کارگیری دیپلماسی برای لغو تحریم‌ها، از سوی سلطان عمان ابتکاری روی میز است و از طریق آن ابتکار تبادل پیام‌هایی در جریان است.

تهران و واشنگتن پس از ماه‌ها مذاکرات غیرمستقیم اواخر مردادماه تأیید کردند که پنج زندانی ایرانی ـ آمریکایی به زودی با شهروندان ایرانی که در زندان‌های آمریکا به بهانه دور زدن تحریم‌ها حبس هستند تبادل می‌شوند.

بعد از این گشایش، دو طرف بر سر آزاد کردن پول‌های بلوکه شدن ایران در کره جنوبی نیز توافق کردند. آمریکا به کره جنوبی اجازه داد که حدود شش میلیارد دلار پول بلوکه‌شده تهران از طریق قطر و تحت یک چارچوب قابل نظارت در اختیار جمهوری اسلامی قرار گیرد.

هم‌چنین قبل از آن، آمریکا به عراق اجازه داد که دو میلیارد و ۷۶۰ میلیون دلار بدهی خود به ایران را بپردازد. البته این پول در کشور قطر بلوکه شده و تهران می‌تواند از آن برای خرید‌های خود در زمینه‌های بشردوستانه استفاده کند.

سخنگوی وزارت خارجه کشورمان روز دوشنبه درباره مذاکرات محرمانه ایران و امریکا در مسقط گفت: مذاکرات محرمانه بخشی از ذات دیپلماسی است و طبیعتا در ارتباط با برخی از کشور‌ها در منطقه ما موضوعاتی را در چهارچوب‌های تعریف شده در حال پیگیری هستیم و ما نتایج آن را در بازه زمانی مناسب اعلام می‌کنیم. انجام این مذاکرات یک امر طبیعی است و در چهارچوب کارویژه‌های سیاست خارجی و وزارت خارجه است.

قهرمان پور در پاسخ به اینکه برخی معتقدند سیاست دولت سیزدهم اساسا کار با اروپا و غرب نیست و برای همین به سمت پذیرش میانجی‌گری قطر و عمان رفته است، خاطرنشان کرد: البته ایران به عمان و قطر اعتماد بیشتر دارد و اروپا بعد از قضیه اوکراین رو در روی ایران ایستاد، اما به هر حال مهم است تعاملات مالی و بانکی ما با اروپا در چرخش باشد. معتقدم باید تا فضا مناسب است به سمت یک توافق جدی یا مذاکراتی روشن و شفاف حرکت کنیم و تکلیف برخی از مسائل و اختلافات مهم را روشن کنیم.

این کارشناس مسائل بین‌الملل در پاسخ به اینکه به نظر ایران و آمریکا با مذاکرات و توافق نانوشته، محرمانه و موقت بیشتر کنار می‌آیند، گفت: اختلافات ایران و آمریکا آنقدر بزرگ است که حل آن به نیرو و اراده قوی نیاز دارد. نمی‌توان گره روابط ایران و آمریکا را با مذاکرات موقت و موردی باز کرد. این حجم از تحریم‌های آمریکا علیه ایران به راحتی از بین نمی‌رود.

خبر آنلاین از این توافق چه نوشته است؟

رضا نصری کارشناس روابط بین‌الملل در مصاحبه با روزنامه شرق در باره مذاکرات نهان ایران و امریکا اظهارنظر کرده است. که بخشی از این مصحابه را از خبرآنلاین نقل قول برای شما آورده ایم:

‌ایران و قدرت‌های بزرگ جهانی پس از سال‌ها مذاکره توانستند به توافقی برای خروج پرونده هسته‌ای ایران از ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل دست پیدا کنند که با خروج ترامپ از توافق به‌دست‌آمده، برجام تقریبا به قهقرا رفت. حالا هم صحبت از توافقی در ابعاد کوچک‌تر یا موقتی یا حتی در شکل و شمایل دیگری است. برجام چه شد؟ آیا واقعا مرگ برجام فرارسیده است؟

خیر، نمی‌شود گفت مرگ برجام فرا رسیده است. فراموش نکنیم هنوز اقدامات جبرانی ایران در محافل بین‌المللی ذیل ماده ۲۶ و ۳۶ برجام توجیه می‌شود و هنوز قطع‌نامه ۲۲۳۱ برقرار و جایگزین قطع‌نامه‌های تحریمی شورای امنیت است؛ ضمن اینکه هر مذاکره‌ای که صورت می‌گیرد نیز – چه با آژانس و چه با آمریکا – کماکان حول محور برجام است. علاوه‌براین هنوز اغلب کشورهای جهان – از جمله اعضای BRICS که در بیانیه پایانی نشست اخیرشان به اهمیت موضوع اشاره کرده‌اند – خواستار احیای برجام هستند. در نتیجه، برجام هنوز یک سند محوری است که آثار حقوقی و سیاسی‌اش بر مناسبات بین‌المللی سایه‌ افکنده است و ازاین‌رو نمی‌شود آن را یک سند مرده تلقی کرد. حتی در داخل کشور نیز هرگاه سیگنال مثبتی از احیای برجام مخابره می‌شود، تأثیر آن را می‌شود در بازار ارز مشاهده کرد. یک سند مرده که این‌قدر اثر ندارد!

‌ دقیقا در فرایند عضویت ایران در پیمان شانگهای نیز به این موضوع توجه شده بود. در سال ۲۰۱۰ که ایران مجددا درخواست عضویت در این پیمان را مطرح کرده بود، عدم تحریم بین‌المللی به‌عنوان یکی از شروط عضویت راه را بر الحاق ایران که با قطع‌نامه‌های تحریمی شورای امنیت مواجه بود، بست؛ یعنی هم درباره پیمان شانگهای و هم BRICS، برجام چاره‌ساز بود؛ اما چرا مقامات دولت سیزدهم خواهان اشاره‌نکردن به این توافق بین‌المللی در نتیجه‌گیری از توافق‌هاشان هستند؟

درباره پیمان شانگهای، یکی از شروطی که در اساسنامه آن قید شده، این است که کشور متقاضی عضویت نباید تحت تحریم‌های سازمان ملل قرار گرفته باشد. حال، اگر صرفا از زاویه حقوقی به موضوع نگاه کنیم، پس از برجام و لغو قطع‌نامه‌های تحریمی شورای امنیت، این مانع حقوقی از سر راه ایران برداشته و راه عضویت آن هموار شد. البته عده‌ای می‌گویند قطع‌نامه ۲۲۳۱ نیز حاوی تحریم است و ازاین‌رو این استدلال را قبول ندارند؛ اما واقعیت این است که آنها در تحلیل قطع‌نامه ۲۲۳۱ اشتباه می‌کنند. قطع‌نامه ۲۲۳۱ به نیت تحریم ایران تصویب نشده و هیچ تحریم جدیدی نیز وضع نکرده است؛ بلکه صرفا تحریم‌های قدیمی را در یک فرایند زمان‌بندی‌شده منقضی می‌کند. طبیعتا برای اینکه مشخص کند کدام تحریم در چه زمانی لغو می‌شود، تحریم‌های قبلی را در بند ب ماده ۷ خود ذکر کرده است! ذکر این تحریم‌ها – برخلاف نظر این منتقدان – به معنی این نیست که این قطع‌نامه ایران را «تحریم» کرده است! در واقع، قطع‌نامه ۲۲۳۱ ماهیتا با قطع‌نامه‌های تحریمی پیشین فرق می‌کند و اینکه ماهیت روابط شورای امنیت با ایران تغییر کرده نیز به‌صراحت در مقدمه قطع‌نامه آمده است. ضمن اینکه در بیانیه‌ای که اعضای شانگهای پس از پذیرش ایران صادر کردند، مشخصا به اهمیت «اجرای پایدار برجام» و ضرورت پایبندی همه اعضا به قطع‌نامه ۲۲۳۱ تأکید شده است؛ پس چطور می‌شود اعضای شانگهای قطع‌نامه ۲۲۳۱ را از یک طرف قطع‌نامه تحریمی بدانند و از طرف دیگر برخلاف اساسنامه خود بر ضرورت اجرای آن اصرار کنند؟ حقیقت این است که عده‌ای تصور می‌کنند کارنامه یک دولت سراسر شکست بوده و کارنامه دولت دیگر فقط مملو از موفقیت است و براساس‌این نیز تحلیل‌های پیچیده این‌چنینی ارائه می‌دهند! اما درباره بریکس چنین پیش‌شرطی از اساس برای عضویت در آن مقرر نشده است. هرچند در بیانیه پایانی آخرین نشست بریکس نیز بر اهمیت احیا و اجرای برجام تأکید شده است.

به این نکته هم درباره بریکس باید توجه داشت که یکی از محرک‌های اصلی تشکیل مجموعه بریکس استفاده بی‌رویه، فراسرزمینی و یک‌جانبه آمریکا از ابزار تحریم بوده است؛ یعنی هم تجربه خروج آمریکا از برجام، هم تجربه اعمال بی‌رویه تحریم‌های یک‌جانبه به‌عنوان یک ابزار مذاکراتی از طرف آمریکا علیه برخی شرکای سیاسی و تجاری خود و هم تجربه اخیر روسیه، کشورهای مؤسس بریکس را به این نتیجه رساند که لازم است بعد از ۱۰ سال این مجموعه را گسترش دهند و علیه پدیده تسلیح اقتصاد – Weponisation of economy -به طور جد سازوکارهای جدیدی بیندیشند؛ به‌همین‌خاطر به نظر می‌رسد مهارت ایران در دورزدن تحریم‌ها برای‌شان ارزشمند بوده است.

در واقع، پیش از خروج آمریکا از برجام، خیلی از تحلیلگران – از ‌جمله بسیاری از تحلیلگران در خود آمریکا – باور نداشتند دولت ترامپ دست به چنین خطای راهبری مهمی بزند و با اعمال تحریم‌های یک‌جانبه و فراسرزمینی – که حق حاکمیت بسیاری از کشورها را در سراسر جهان نقض می‌کرد – هم اعتبار خود و هم اعتماد عمومی نسبت به «دلار» را از بین ببرد. به‌همین‌خاطر خروج او از برجام را غیرمنطقی و دور از ذهن می‌دیدند. امروز، با تقویت و گسترش بریکس تا حدودی نتیجه بلندمدت این خبط بزرگ‌ – و البته تکرار خطاهای مشابه در موارد دیگر – را حتی خود آمریکایی‌ها هم احساس می‌کنند.

‌ در همین ماه‌های اخیر با توافقات صورت‌گرفته چندین مورد از موارد حاشیه‌ای مذاکرات احیای برجام به سرانجام رسید؛ موضوعاتی مانند مبادله زندانیان دوتابعیتی ایرانی- آمریکایی یا آزادسازی پول‌های بلوکه‌شده ایران. حتی گفته می‌شود که تهران درباره سطح غنی‌سازی نیز در مذکراتی غیرمستقیم که میان نماینده شورای‌عالی امنیت ملی کشورمان از یک سو و نماینده شورای امنیت ملی آمریکا صورت گرفته نیز به توافقاتی با واشنگتن دست پیدا کرده است. دیدگاه جناب‌عالی در این زمینه چیست؟

ظواهر امر نشان می‌دهد ایران و دولت کنونی آمریکا بر حسب ضرورت، سیاست تنش‌زدایی را پیش گرفته‌اند. به نظر می‌رسد هر دو می‌دانند افزایش تنش می‌تواند تبعات سنگینی در پی داشته باشد و ازاین‌رو تلاش کرده‌اند فرمولی پیدا کنند تا با حداقل هزینه سیاسی به نوعی توافق دست پیدا کنند. در واقع، فرمول «احیای برجام به شکل سابق» در مقطع کنونی تحقق‌یافتنی نیست؛ چراکه آقای بایدن در فصل انتخاباتی قرار دارد و حاضر نیست بابت احیای برجام با لابی اسرائیل، رقبای خود و کنگره – که اصرار بر بازبینی هر توافقی با ایران را وفق قانون INARA دارد – درگیر شود. فرمول «توافق موقت» نیز باب میل ایران نیست؛ چراکه احساس می‌کند در این صورت اهرم مذاکراتی خود را تضعیف خواهد کرد و در ازای آن امتیاز چشمگیری که بر اقتصاد کشور تأثیر معناداری داشته باشد، به دست نخواهد آورد. پس می‌توان این‌طور استنباط کرد که طرفین به این نتیجه رسیده‌اند که باید فرمول سومی پیدا کرد که در اینجا به اختصار ملاحظات آن را – آن‌طور که برداشت می‌شود – تشریح می‌کنم:

توجه داشته باشید که در فرایند مذاکرات که بسیار طول کشیده، عامل «زمان» به‌تدریج اهمیت بسیار زیادی پیدا کرده است؛ چراکه اگر طرفین تا اکتبر ۲۰۲۵ – که قطع‌نامه ۲۲۳۱ به صورت خودکار منقضی می‌شود – به یک توافق دست پیدا نکنند، به احتمال زیاد یکی از کشورهای اروپایی پیش از موعد به سازوکار موسوم به «ماشه» متوسل خواهد شد و آن‌گاه از یک‌ سو قطع‌نامه‌های تحریمی شورای امنیت علیه ایران بازخواهد گشت و از سوی دیگر به احتمال قوی ایران از پیمان ان‌پی‌تی خارج خواهد شد. طبیعتا، این سناریو مطلوب هیچ کشوری نیست؛ چراکه طرفین را ناگزیر در یک بحران جدید بین‌المللی غرق خواهد کرد که تبعات آن برای همه پیش‌بینی‌ناپذیر است. حال با توجه به اینکه از الان تا اکتبر ۲۰۲۵ دو انتخابات ریاست‌جمهوری در دو کشور در پیش است، عملا وقت مؤثر زیادی برای انعقاد یک توافق باقی نمانده است؛ یعنی عملا از ژانویه ۲۰۲۵ (زمان استقرار احتمالی دولت دوم بایدن) تا اکتبر ۲۰۲۵ (تاریخ انقضای قطع‌نامه ۲۲۳۱) – یعنی ۱۰ ماه – وقت است که در میان آن یک انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران نیز برگزار می‌شود!

‌از این رو، به نظرم طرفین به این نتیجه رسیده‌اند که تنها راه باقی‌مانده فرمول اجرای گام‌های متقابل و خاموش در چندین مرحله است تا اینکه پس از انتخابات آمریکا (در صورت انتخاب مجدد بایدن) بتوانند به سرعت مجموع اقدامات را احیانا تجمیع کنند و با پشتوانه یک قطع‌نامه جدید شورای امنیت را به کُرسی بنشانند. طبیعتا اگر انتخابات آمریکا منجر به پیروزی یک نامزد جمهوری‌خواه شود، قضیه کاملا فرق خواهد کرد، اما در این صورت نیز زمینه‌های یک توافق طبق این فرمول تا حد قابل قبولی مهیا شده است. البته اگر آقای ترامپ مجددا انتخاب شود، حتما شرایط بسیار متفاوت خواهد بود چراکه با توجه به مشارکت او در شهادت سردار سلیمانی، زمینه‌ای برای مذاکره ایجاد نخواهد شد. این نکته نیز شایان ذکر است که عوامل بیرونی نیز – مانند سرنوشت جنگ اوکراین، سرنوشت آشتی ایران و عربستان، تحرکات اسرائیل، موضوع عادی‌سازی روابط اسرائیل و عربستان، بحث دستیابی عربستان به حق غنی‌سازی، موضوع بریکس و شانگهای – هریک می‌تواند بر فرایند مذاکرات تأثیر مثبت یا منفی بگذارد که می‌شود در فرصت دیگری به آنها پرداخت. در اینجا، تصویری که ترسیم شد صرفا بر اساس معلومات و داده‌های فضای امروز است که به احتمال قوی تا سال آینده تغییر خواهد کرد.

‌آیا می‌توان به سرانجام رسیدن این دست از مذاکرات خوش‌بین بود؟

قطعا باید امیدوار بود. اصولا امر دیپلماسی با امید پیوند خورده است. ضمن اینکه صحنه بین‌المللی صحنه‌ای است با بازیگران متعدد که مترصد تغییرات غیرقابل‌ پیش‌بینی است. چه کسی یک سال پیش تصور می‌کرد نزاع ایران و عربستان سعودی به آشتی بینجامد؟ این ماهیت سیاست و نظام بین‌المللی است که در آن هر اتفاقی امکان‌پذیر است. البته اتفاقات نامطلوب هم امکان‌پذیر است؛ اما آنچه اهمیت دارد این است که جدا از ملاحظات جناحی و سیاسی، همه شهروندان و بازیگران عرصه سیاست به نهادی مانند وزارت امور خارجه، که نهادی تخصصی است، اعتماد داشته باشند و حتی انتقادات را هم با هدف تقویت و نه تضعیف این دستگاه مهم حاکمیتی انجام دهند. اعتماد عمومی به دستگاه دیپلماسی در هر دولتی که باشد، یک ضرورت است و به امنیت روانی جامعه بسیار کمک می‌کند.

تیترهای ماه های قبل با این موضوع در دیگر خبرگزاری ها

در اواخر خرداد ماه سال 1402 خبرگزاری فارس این طور نوشت:

متن زیر نقل قول بخشی از خبری است که فارس کار کرده است.

تکرار یک ادعای نخ‌نما

فارغ از آنچه در روند تبادل پیام ایران و غرب برای حل پرونده مذاکرات رفع تحریم‌ها می‌گذرد، مقام‌های امریکایی در مواضع اعلامی، همچنان ادعاهای نخ‌نمای خود مبنی بر مقصر بودن ایران در ایجاد بن‌بست در مذاکرات را تکرار می‌کنند. «آنتونی بلینکن»، وزیر خارجه امریکا در جدیدترین موضع‌گیری خود در زمینه مذاکرات ادعا کرده است: «ما از روز نخست به‌دنبال مشخص شدن این بودیم که آیا بازگشت به پایبندی دوجانبه به برجام امکان‌پذیر است یا نه و تلاش‌های قابل توجهی هم در این راستا کردیم، همان طور که شرکای اروپایی ما و روسیه و چین نیز این کار را کردند، اما ایران یا نتوانست و یا نخواست آنچه برای بازگشت به پایبندی به برجام ضروری بود را انجام دهد. بنابراین، روی برجام متمرکز نیستیم.»

این سخن واهی «بلینکن» از تداوم اراده‌ای حکایت می‌کند که دولتمردان امریکا در واگویی «وارونه» روند گفت‌و‌گو با جمهوری اسلامی در پیش گرفته‌اند. خاصه آنکه ایران در هفته‌های اخیر برای گرفتن بهانه‌هایی که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی علیه فعالیت‌های صلح‌آمیز کشورمان مطرح می‌کند، دور جدیدی از همکاری سازنده را به جریان انداخته است. تا جایی که کشورهای غربی عضو آژانس در نشست اخیر شورای حکام آژانس نتوانستند برای تصویب قطعنامه علیه ایران که از سوی مقام‌های صهیونیستی در دستور کارشان قرار گرفته بود، دستاویزی بیابند. هرچند اتحادیه اروپا در بیانیه‌ای از تداوم ابهام‌های آژانس درباره برنامه اتمی ایران و نحوه همکاری آن با بازرسان آژانس ابراز نگرانی کرد اما صدور بیانیه جای تصویب قطعنامه معنایی جز این نداشت که همکاری سازنده ایران جای هیچ «اما و اگری» برای مدیر کل آژانس باقی نگذاشته تا فرصت را برای تصویب قطعنامه در اختیار بازیگران غربی قرار دهد. این چنین بود که محسن نذیری‌اصل، نماینده ایران در واکنش به بیانیه ادعایی علیه ایران، نادیده گرفته شدن نقض تعهدات امریکا و اتحادیه اروپا ذیل برجام را مورد توجه قرار داد و یادآور شد: «به‌رغم همکاری‌های گسترده ایران و آژانس و پیشرفت‌های قابل توجه مربوطه، همچنان به تاکتیک‌های منسوخ شده متوسل می‌شوند و بازی ناپاکی را با انگیزه سیاسی جهت هدف قراردادن همکاری‌های فعلی ایران و آژانس انجام می‌دهند.»

اما قبل تر نیز سایت های نیز با این تیتر کار کرده اند. در اوایل تیر ماه روزنامه تعادل به نقل از میدل ایست آی مطلبی کار کرد که متن زیر به نقل از آن است:

میدل‌ایست آی ادعا کرد، مذاکرات میان ایران و آمریکا بر سر توافق موقت هسته‌ای به دلیل اختلاف نظر بر سر آزادی زندانیان دو تابعیتی عقب افتاد.

به گزارش اکوایران، میدل‌ایست آی به نقل از منابع ایرانی خود مدعی شده مقامات آمریکایی خواهان آزادی چهارمین زندانی هستند و نهادهای ایران در مورد موافقت با این مساله اختلاف نظر دارند.

توافق موقت؛ خیلی دور، خیلی نزدیک

بنا بر این گزارش، منابع ایرانی نزدیک به مذاکرات به میدل‌ایست آی گفتند که تلاش‌ها برای دستیابی به توافق هسته‌ای موقت بین ایران و آمریکا به خاطر مخالفت تهران با آزادی زندانی‌های آمریکایی متوقف شد.

در اوایل این ماه، تهران و واشنگتن پیشرفت خوبی در مذاکرات بر سر یک توافق موقت داشته باشند که قرار بود در ازای محدودشدن غنی‌سازی هسته‌ای ایران، برخی تحریم‌های آمریکا لغو شود.

قبلا دو طرف در مذاکرات برای احیای توافق برجام به بن‌بست رسیده بودند. اما به ادعای میدل‌ایست آی گفتگوهای مستقیم بین رابرت مالی، نماینده آمریکا در امور ایران و امیر سعید ایروانی، سفیر ایران در سازمان ملل بر سر یک توافق موقت غیررسمی، در حال پیشرفت بود.

برای اولین بار، میدل ایست آی ادعا کرد، دو طرف توافق کردند که ایران سطح غنی‌سازی اورانیوم را پایین‌تر از ۶۰ درصد نگه دارد و با آژانس بین المللی انرژی اتمی برای نظارت و راستی‌آزمایی برنامه هسته‌ای خود همکاری کند. در ازای آن، تهران اجازه می‌داشت تا روزانه یک میلیون بشکه نفت صادر کرده و به درآمد فروش آن و سایر منابع مسدودشده در خارج از کشور دسترسی پیدا کند. این منابع باید منحصراً برای خرید اقلام ضروری از جمله غذا و دارو استفاده می‌شد.

سه منبع ایرانی نزدیک به مذاکرات گفتند که در هفته‌های اخیر، پیشرفت‌های بیشتری در مورد چند موضوع کلیدی حاصل شده است؛ از جمله وعده تهران مبنی بر عدم حمله به نیروهای آمریکایی مستقر در سوریه و عراق توسط متحدان ایرانی.

مساله زندانیان بر سر راه مذاکرات

یکی از منابع آگاه از مذاکرات گفت که علاوه بر نفتی که ایران در حال حاضر به صورت مخفیانه می‌فروشد، واشنگتن با نادیده‌گرفتن فروش روزانه یک میلیون بشکه نفت توسط ایران، امتیاز قابل توجهی داده است.

اوایل ماه جاری، رهبر ایران با نشانه‌ای از خوش‌بینی به حصول توافق، سخنانی مثبت درباره احتمال توافق و همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بیان کرد.

با این حال، به گفته یک منبع درون تشکیلات سیاسی ایران، ایالات متحده تأکید کرده که پیشرفت بیشتر در مذاکرات بدون توافقی بر سر موضوع زندانیان دوتابعیتی آمریکایی و ایرانی حاصل نخواهد شد. این منبع گفت که این مسئله پیچیدگی جدیدی به ماجرار افزود و مایه اختلاف دو طرف شد.

ایالات متحده علناً اعلام کرده که برای آزادی سیامک نمازی، عماد شرقی و مراد طاهباز، سه ایرانی‌آمریکایی که به اتهام جاسوسی در ایران زندانی شده‌اند، در تلاش هستند.

در ماه مارس، ایالات متحده گزارش‌های رسانه‌های ایران مبنی بر توافق بر سر تبادل زندانیان را به شدت تکذیب کرد و این اطلاعات را نادرست و «مغرضانه» توصیف کرد.

به گفته منبع دوم و یک فرد دیگر در جریان محافظه‌کاران، مقامات آمریکایی به شکل غیرمنتظره‌ای قصد داشتند نام فرد چهارمی را به لیست کسانی که قرار بود در ازای توافق آزاد شوند، اضافه کنند.

منبع دوم میدل‌ایست آی ادعا کرده که ابراهیم رئیسی آماده است تا چهارمین زندانی را به عنوان بخشی از این معامله آزاد کند. با این حال، صداهای مخالفی در برخی نهادهای با نفوذ اصرار دارند که سرنوشت چهارمین زندانی باید به عنوان موضوعی جداگانه گفتگو شود. این منابع نام این زندانی را فاش نکردند.

ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در روز دوشنبه گفت: «موضوع تبادل زندانی‌ها همچنان در دستور کار ما بوده و از طریق طرف‌هایی که با حسن نیت به دنبال ایفای نقش در این زمینه هستند، در حال پیگیری است. البته باید دید که آیا دولت آمریکا آماده تصمیم‌گیری نهایی در این زمینه است یا خیر».

در 15 ژوئن، متیو میلر، سخنگوی وزارت امور خارجه گفت: «بازداشت اتباع ایالات متحده برای ایجاد اهرم سیاسی غیرقابل قبول است و ما به کار خود برای بازگرداندن هر آمریکایی بازداشت‌شده به خانه ادامه خواهیم داد».

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جستجو کردن